Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-04@23:52:06 GMT

گذار از تک‌گویی به گفت‌وگو

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۳۸۱۸۷

گذار از تک‌گویی به گفت‌وگو

ایسنا/اصفهان همه ما در زندگی به دنبال ایجاد ارتباط با دیگری برای بیان نیاز و خواسته‌های خویش هستیم؛ اما کمتر به مفهوم فرهنگ گفت‌وگو و چگونگی آن دقیق شده‌ایم و شاید در زندگی یک تک‌گو بوده‌ و بدون آنکه پذیرای مفهوم جدیدی در ذهن‌مان باشیم از دیگری خواسته‌ایم بر صحبت‌های ما مُهر تایید بگذارد. این در حالی است که برای بهبود ارتباط در زندگی، لازم است که تک‌گو بودن را کنار گذاشته و به میدان گفت‌وگو وارد شویم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در یکی دیگر از سلسله نشست‌های فصل سخن که بعدازظهر سه‌شنبه (۳۰ خردادماه) و با تمرکز بر کتاب‌های حوزه گفت‌‍وگو برگزار شد، کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» نوشته حسن قاضی مرادی در کتاب‌فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان موردبحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدا سمیرا قاسمی، میزبان این نشست گفت: کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» نوشته حسن قاضی مرادی، پژوهشگر، جامعه‌شناس و مترجم است که در حوزه روانشناسی اجتماعی مردمی ایران نیز کارهای بسیاری انجام داده است. این کتاب در سال ۱۳۹۱ از سوی نشر اختران به چاپ رسید و چاپ سوم آن در سال ۱۴۰۱ روانه بازار شده است. نویسنده در این کتاب با ۴ فصل در خصوص گفت‌وگو پیش رفته است؛ فصل اول به تک‌گویی و تفاوت آن با مشاجره اختصاص دارد. فصل دوم، جلوه‌هایی از تک‌گویی در فرهنگ سیاسی، اجتماعی، عرفانی و ادبی ایران را برای ما باز می‌کند. در فصل سوم تعریفی از گفت‌وگو به ما ارائه می‌کند و در خصوص هدف گفت‌وگو و چگونگی شکل‌گیری و پیش‌نیازهای آن صحبت می‌کند و در فصل چهارم نیز به مبحثی با عنوان ارتباط گفت‌وگو و دموکراسی و عشق درباره گفتار پرداخته است. به نظر من این پی‌گفتار، پی‌گفتار خواندنی و بسیار مهم است که ما را بر آن می‌دارد تا بتوانیم جلسه‌های دیگری را صرفاً برای بحث در مورد پی‌گفتار این کتاب داشته باشیم. از عنوان این کتاب برمی‌آید که تا چه اندازه شوق گفت‌وگو برای کسانی که در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که فرهنگ تک‌گویی در آن قالب است، می‌تواند سخت باشد. 

در ادامه این نشست، زهرا امیری اسفنجانی، جامعه‌شناس بیان کرد: وقتی ما تعریف گفت‌وگو را متوجه می‌شویم باید ببینیم که در قسمت‌های مختلف فرهنگ‌مان به چه صورت کار می‌کند که باعث عقب‌ماندگی فرهنگیِ ما و کشورمان شده است. نویسنده پی‌گفتار این کتاب را اخیراً به آن اضافه کرده و اهمیت آن به‌خصوص در روند دموکراسی‌سازی آن‌قدر زیاد است که من ترجیح می‌دهم در خصوص اینکه چگونه می‌توان از گفتگو به دموکراسی رسید، بحث جداگانه‌ای داشته باشیم.

او افزود: نویسنده مبحث را این‌گونه آغاز می‌کند که درواقع ما در ۱۰۰ سال اخیر به درجه متعالی‌تری از گفت‌وگو خصوصاً در کشورهای غربی رسیده‌ایم؛ ضمن اینکه تأکید می‌کند که نه به این دلیل که آن‌ها مخلفه‌های ضد گفت‌وگو یا مشکلاتی در این زمینه ندارند بلکه یک دلیل آن این است که آن‌ها زودتر از ما به این موضوع پرداخته و نکات مثبت گفت‌وگو و فواید و نظریه و مؤلفه‌های آن را یافته‌اند و ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

امیری اسفنجانی گفت: یک موضوعی که در علوم انسانی داریم این است که این مفاهیم به‌اندازه‌ای وسیع و گسترده است که فهم و حتی توضیح آن دشوار می‌شود. حداقل در جامعه‌شناسی به این صورت است که در بیشتر اوقات وقتی می‌خواهیم درباره یک سازۀ ذهنی یا مفهومی صحبت کنیم، مجبور به گفتن آن هستیم که موضوع ما چه چیزی نیست تا سپس توضیح دهیم که چه چیزی هست. الآن اگر بخواهیم بگوییم گفت‌وگو چه چیزی هست قبل از آن باید بگوییم که گفت‌وگو چه چیزهایی نیست، مثلاً اینکه گفت‌وگو تک‌گویی، مشاجره، گپ و گفت‌وگوی دوستانۀ دو نفر با یکدیگر، مذاکره و بحث نیست. درواقع چیزی که می‌توانم در مورد گفت‌وگو به شما بگویم این است که نظریه‌های گفت‌وگو و بحث درباره گفت‌وگو به این صورت نیست که بگوید که از این به بعد باید این‌گونه انجام بدهیم؛ بلکه این‌ها حاصل تجربه بشری و اتفاق اشتباهات بشر در زمینه‌های متعدد است که به این نتیجه رسیده که هم‌اکنون باید درباره این گفت‌وگو فکر کرد.

این جامعه‌شناس ادامه داد: نویسنده کتاب می‌گوید تک‌گویی حاصل حقیقتی است که یک نفر آن را بیان و با دیگری در میان گذاشته و آن را ابلاغ می‌کند. این حقیقت، یک حقیقت تجویزشده است که جای هیچ حرفی در آن نیست؛ به این معنا که تنها کاری که می‌توانیم در برابر این حقیقت انجام دهیم، پذیرفتن آن است. هم‌چنین مباحث جالبی در فصل‌های بعدی وجود دارد که بیانگر این است که ما فرهنگ گفت‌وگو را در چه جاهایی داریم و در اینجا اشاره کوتاهی به عرفان، ادبیات، اشعار حماسی و بسیاری از موارد دیگر دارد که در آن‌ها نیز فرهنگ تک‌گویی وجود دارد.

او تصریح کرد: درواقع کسی که تک گو است، یک حقیقت از پیش تعیین‌شده‌ای دارد که با آن به میدان آمده و این حقیقت را به ما ابلاغ می‌کند که طرف مقابل نیز مجبور به پذیرش آن است؛ اما درواقع این گفتگو نیست بلکه تعریفی که از گفت‌وگو دارد این است که گفت‌وگو عملی است که بین دو نفر ارتباطی شکل می‌گیرد و دلیل اینکه از عمل و ارتباط استفاده می‌کند این است که گفت‌وگو تنها به این معنا نیست که این دو نفر با کلام با یکدیگر ارتباط پیدا کنند، بلکه با حالات چهره و دست و صورت و تمام احساسشان به میدان گفت‌وگو وارد می‌شوند.

امیری با بیان اینکه در حال حاضر در ایران در مرحله گذار از سنت به مدرنیته قرار داریم و این موضوع بسیار اهمیت دارد که ما در این دوره تاریخی هیچ چاره دیگری به‌غیراز دموکراسی‌سازی نداریم، اضافه کرد: یکی از وجوهی که باید با آن به دموکراسی سازی بپردازیم در حوزه‌هایی است که به گفت‌وگو پرداخته می‌شود؛ یعنی خودِ گفت‌وگو هم ابزار دموکراسی سازی است و وقتی‌که دموکراسی ساخته شد به‌نوعی می‌تواند پیامد دموکراسی باشد؛ بنابراین ما به‌شدت به این گفتگو برای جریان دموکراسی سازی نیاز داریم. بسیاری از مباحثی که میخائیل باختین در کتاب دموکراسی گفت‌وگویی و همین‌طور ریچارد رورتی در مورد گفت‌وگو بحث می‌کند با یکدیگر هم‌پوشانی‌هایی دارد که می‌تواند در درک مفهوم گفت‌وگو به ما کمک کند؛ اما آنچه نویسنده این کتاب به ما می‌گوید این است که ما در مقام من جهان هستی‌مان با دیگران مواجه می‌شویم؛ یعنی این من با دیگری وارد جهان می‌شود و مواجهه پیدا می‌کند و درواقع اگر تنها آن حقیقتِ از پیش تعیین‌شده را با خود بیاورد، تک‌گویی محسوب می‌شود؛ اما درواقع قدرت تک گو این است که اراده خود را تحمیل می‌کند و طرف مقابل خود را یکشی می‌بیند نه یک شعور و آگاهی. درحالی‌که در گفتگو این‌گونه نیست.

او افزود: هرچند ما در گفت‌وگو آدم‌ها را جدا می‌بینیم این ذهن ما است که آن را از هم جدا می‌کند درصورتی‌که ما یک کل هستیم، ولی ما در گفت‌وگو دیگران را در یک مقام آگاهی و شعور می‌بینیم. در تک‌گویی فردی که تک‌گویی را بر عهده دارد کلام آخر را می‌گوید. تک‌گویی درواقع یک نوع تجویزگری است که می‌گوید حرف، حرف من است. پس در اینجا با القاء نظر به دیگری و جدایی بین گوینده و مخاطب را مواجه هستیم که در آن مخاطب بیشتر نقش یک شیء را دارد. این‌یک رابطه آمری‌ است؛ و دراین‌باره می‌گوید اسارت تک‌گو در قفس حقایق خودش؛ یعنی حتی برای آدم تک‌گو هم دلسوزی می‌کند. کسی که نظر و حقیقت خود را به ما تحمیل می‌کند به این دلیل که در قفس حقایق خود افتاده است اتفاقاً بیچاره‌تر از مخاطب خود است و چون نمی‌تواند در مورد هیچ نظر و حقیقت دیگری صحبت کند همین‌طور هم باقی می‌ماند و دیدگاه او تغییر نمی‌کند. در تک‌گویی فقدان پرسشگری و هم‌چنین یک نابرابری وجود دارد؛ یعنی بین مخاطب و کسی که تک‌گویی می‌کند هیچ برابری وجود ندارد. به‌نوعی تک‌گویی را یک نوع تحقیر انسان می‌داند که رابطه فرادستی و فرودستی در آن وجود دارد. تک‌گویی در جوامعی رواج دارد که پیشرفت فرهنگی و اجتماعی نداشته‌اند.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: به قول کانت، نابالغیِ خویش به تقصیر خویشتنِ خویش خارج نشده‌اند. رد پای دیدگاه‌های کانت را در کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» به‌خصوص جاهایی که می‌گوید انسان باید وقتی طبیعت آن را به بلوغ رسانده است شجاعت داشته باشد، برای اینکه خودش هم خود را به بلوغ برساند و خودش را از قیدوبند آن حقیقت‌ها و پیش‌داوری‌ها و باورها و اعتقاداتی که پیشینیان او به او داده‌اند و با خود پیش آورده، برهاند و نجات پیدا بکند.

امیری اسفنجانی با بیان اینکه فرد تک‌گو فکر می‌کند که آدم زرنگی است و به‌راحتی می‌تواند زورگویی کرده و کلام آخر را بگوید اما اتفاقی که می‌افتد این است که خودِ تک‌گویی باعث تک‌گویی مخاطب می‌شود، چراکه هیچ فضای گفت‌وگویی شکل نمی‌گیرد بنابراین میل به تک‌گویی را در مخاطب خود نیز ایجاد می‌کند، گفت: اساساً وقتی ۲ تک‌گو رو به روی‌هم قرار می‌گیرند، در اینجا است که مشاجره شکل می‌گیرد؛ بنابراین مشاجره از ترکیب افراد تک‌گویی است که بسته‌بندی از حقیقت در اندیشه و ذهن خود دارند و با این حقیقت وارد گفتگو می‌شوند و کلام آخر را می‌گویند و اجازه نمی‌دهند که این حقیقت از مسیر گفت‌وشنود بین آدم‌ها روشن شود و به قول آقای قاضی مرادی به مفاهمه و روشنگری منتج شود؛ بنابراین چون هرکس حقیقت خود را دارد و دیگری را باطل می‌داند نهایتاً منجر به درگیری شده و مشاجره پیش می‌آید. پس در اینجا هرکس پیش‌داوری و پیش‌فرض‌های خود را دارد و حقیقت خود را با تعصب به دیگری تحمیل می‌کند.

او اضافه کرد: درواقع مشاجره یک نوع دعوای حقیقت و خطا یا حقیقت و باطل است. حتی در بهترین حالت مشاجره نیز فرد به‌دنبال کشف خطای دیگری است؛ درواقع یک نوع بازی برنده و بازنده است و هر کس که بُرد طرف مقابلِ آن حتماً باخته است. ابزار مشاجره، خشونت است. در مشاجره، برچسب زدن، غوغا کردن، کنایه، تحقیر و توهین وجود دارد. هرکس با اعتقادات و باورها و اندیشه‌های پیشینیان خود و هم‌چنین اندیشه‌هایی که خودِ او در اثر تجربه در زندگی به دست آورده ولی به آزمون کشیده نشده است، واردشده و با دیگری مواجهه پیدا می‌کند؛ بنابراین مجبور است که از ابزار خشونت استفاده کند چون راه دیگری ندارد. در مشاجره درواقع تحمیل سکوت به دیگری یک اسباب وسیله برای برنده شدن یک‌طرف و بازنده شدن دیگری است. در مشاجره نقش ایدئولوژی بسیار مهم است؛ چراکه مشاجرات معمولاً بین آدم‌های ایدئولوک اتفاق می‌افتد؛ آدم‌هایی که ایدئولوژی را به‌مثابه یک بسته‌بندی ذهنی در ذهن خود دارند و حاضر نیستند کوچک‌ترین سوالی در مورد آن ایدئولوژی داشته باشند و مجبور به تک اندیشی و تک‌گویی می‌شوند. لازم به ذکر است که در مشاجره اعتماد هم وجود ندارد و در مورد فرهنگ ما توضیح می‌دهد که اتفاقاً ما به دلیل بی‌اعتمادی به یکدیگر، به ریا و ریاکاری هم‌روی می‌آوریم و این آفت گفت‌وگوی واقعی است.

امیری اسفنجانی نیز اظهار کرد: درواقع هرکدام از آن‌ها از دیدگاه خودشان تمام حقیقت هستند و طرف مقابل، تمام باطل؛ و اتفاقاً به همین دلیل است که کوتاه نمی‌آیند و هیچ‌کس قبول نمی‌کند و متأسفانه منجر به مشاجره می‌شود. درحالی‌که گفت‌وگو و هدف آن مفاهمه و روشنگری است و هیچ‌کس حقیقتِ از پیش تعیین‌شده‌ای را با خود به گفتگو نمی‌آورد. آدم‌هایی که برای گفت‌وگو می‌آیند، می‌دانند که یکسری پیش‌فرض‌ها و اعتقاداتی از قبل و پیشینیان به ما رسیده و به این دلیل می‌آیند که ایده و معناهای خود را به یکدیگر منتقل کنند؛ بنابراین در گفت‌وگو به‌جای اینکه هر کس حقیقت خود را بیاورد معناها و ایده‌های خود را می‌آورد و این ایده به‌مثابه چیزی در بین آدم‌ها شکل می‌گیرد که از درون آن یا ایده‌های جدید و یا ایده مشترک به وجود می‌آید که همه این‌ها خوب است. یا اینکه نهایتاً آدم‌ها با در میان گذاشتن ایده نای متفاوت و متمایز خود با یکدیگر حداقل می‌توانند میزانی از تفاوت‌هایشان را کم کنند و هیچ‌کس دیگری را حذف نمی‌کند؛ یعنی این گفت‌وگو در فضای مشترکی اتفاق می‌افتد که در اینجا آدم‌ها تنها با کلام نمی‌آیند بلکه با احساسات و عواطف و حالات و حرکات بدن خود می‌آیند.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه نویسنده کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» کلمه روشنگری را از کانت گرفته و یک مقاله‌ای به نام در پاسخ به پرسش روشنگری چیست نوشته که تبدیل به کتاب شده است، تصریح کرد: من در خصوص این‌که نویسنده این کتاب به‌شدت از کانت متأثر است و از این مفاهیم کانتی استفاده می‌کند نظر من این است که بگویم یک ایده به‌گونه‌ای پرداخت شود که معنای واقعی آن به دیگری برسد. درواقع من در گفت‌وگو با معنای خودم وارد می‌شوم و این معنا را با دیگری در میان می‌گذارم و از سمت فردی که در مقابل من است پرسش‌هایی با من در میان گذاشته می‌شود و من در مقام پاسخگویی قرار می‌گیرم؛ ضمن اینکه هرسوالی را نمی‌توان پرسید، برای مثال اگر بخواهی مچ من را بگیری این گفت‌وگو نیست. برای اینکه این موضوع روشن‌تر شود کلمه روشنگری را به کار می‌برد و بعدازآن این رفت‌وبرگشت اتفاق می‌افتد تا جایی که معنای واقعی و آن ایده واقعی و آن چیزی که موردنظر بوده شکل می‌گیرد و آن گفت‌وگو شکل می‌گیرد. درواقع از طریق گفت‌وگو یک امکانی برای ما ایجاد می‌شود که بتوانیم حتی به درک منسجم‌تری از خودمان برسیم؛ یعنی وقتی‌که یک ایده‌ای را که به ذهن ما رسیده و خیلی برای خودمان پخته نبوده را با دیگران در میان می گذاریم و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهیم، اتفاقاً از طریق نگاه منتقدان به دیگران می‌توانیم به ایده خودمان نیز بهتر پی ببریم.

او ادامه داد: نکته مهمی که کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» روی آن تأکید بسیار دارد این است که مخاطبی که من با او در گفت‌وگو مواجه می‌شوم باعث می‌شود که من درباره تمام پیش‌فرض‌ها و اعتقادات و باورهایی که با آن‌ها وارد میدان گفت‌وگو شدم، تردید کنم. نکته جالب گفت‌وگو این است که گفت‌وگو هیچ‌گاه مرزی ندارد؛ یعنی می‌تواند تا بی نهایت ادامه داشته باشد. برای همین بعضی به‌دلیل ناشناخته بودن مرزهای گفت‌وگو به این قضیه وارد نمی‌شوند. نکته دیگری که وجود دارد این است که گفت‌وگو وقتی واقعاً گفت‌وگو است که آدم‌های متفاوت و متمایز در مقابل یکدیگر باشند؛ یعنی اگر من با آدم‌هایی که شبیه به خودم فکر می‌کنند گفتگو داشته باشم حداقل از دیدگاه نویسنده این کتاب، این‌یک گفت‌وگو نیست و می‌گوید که هرچند گفت‌وگو درزمینهٔ تفاوت تا و تمایز نای شما ناممکن است اما شما فقط می‌توانید این تفاوت تا و تمایز نای افکار و اعتقادات خود را مطرح کنید و اینکه به چه صورت تغییر بکند و به کجا برسد و چه اتفاقی بیفتد در این رفت‌وبرگشت مشخص و شاید هم اصلا مشخص نشود؛ یعنی شاید در نهایت به یک نتیجه مشترک نرسیم که باز هم اشکالی ندارد.

امیری اسفنجانی گفت: نکته‌ای که نویسنده کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» بسیار روی آن تأکید دارد و وظیفه خود می‌دانم که آن را بگویم این است که گفت‌وگو را مفاهمه می‌داند. آدم‌های متفاوت و متمایز با یکدیگر وارد گفتگو می‌شوند، اما موضوع، مشترک است مولتی هم همین اعتقاد را دارد و می‌گوید اگر شما در مورد یک موضوع مشترک صحبت کردید و یک نفر آمد و در مورد موضوع دیگری حتی اگر جالب باشد حرف بزند از گفت‌وگو بیرون می‌افتد و دیگر واجد شرایط گفت‌وگو نیست، به دلیل اینکه تنها باید در مورد آن موضوع مشترک صحبت شود؛ یعنی دیگران خودشان را مقید بدانند که در قالب آن موضوع مشترک با یکدیگر صحبت کنند و هرکس در گفت‌وگو وظیفه دارد که اگر نمی‌تواند اعتقادات، باورها، پیش‌داوری‌ها و پیش‌فرض‌های خود را به حالت تعلیق درآورد، حداقل به آن آگاهی داشته باشد. به این معنا که همیشه در گفت‌وگو هایمان بین من و مخاطبِ من یک محدودیتی وجود دارد و این محدودیتِ پیش‌فرض تا داوری‌ها درواقع اعتقادات و بنیان‌های فکری و اعتقادی من است که از قبل‌تر در من شکل‌گرفته و به محض اینکه وارد گفت‌وگو می‌شوم، مانع درک ما از صحبت یکدیگر می‌شود.

وی با بیان اینکه پیش‌نیاز گفت‌وگو اشتیاق به دانایی و برابری است، تصریح کرد: اشتیاق به دانایی به این معنا است که آن آدم به دنبال دانستن باشد و این عشق به دانستن از دغدغه می‌آید؛ یعنی باید اول یک دغدغه وجود داشته باشد که در اینجا آن دغدغه‌ برای من پیش‌نیاز گفت‌وگو را ایجاد می‌کند که به دنبال آن بروم و آن را در مواجهه با جهان هستی حل کنم و برای حل این دغدغه مجبور به تعامل و گفت‌وگو با افراد متفاوت و متمایز هستید و هیچ چاره دیگری هم ندارید و وارد گفتگو شدن با کسانی که مثل شما هستند هیچ فایده‌ای ندارد و این گفت‌وگو نیست. گفت‌وگویی که در جامعه موردنظر ما است باید با یک دغدغه عمومی همراه باشد و برای اینکه دغدغه عمومی داشته باشیم باید در حوزه عمومی قرار داشته باشیم و هر چقدر بیشتر در حوزه عمومی با دیگران که از ما متفاوت هستند گفت‌وگو شکل دهیم، منجر به ایجاد دغدغه برای ما می‌شود و پس‌ازآن نیز به دنبال رفع آن می‌رویم.

این جامعه‌شناس ادامه داد: پیش‌نیاز دیگر گفتگو برابری است، اما نه به این معنا که سطح دانش یا جنسیتِ برابر داشته باشیم، بلکه به این معنا است که هیچ اندیشه‌ای حذف نشود که این به معنای برابری در گفت‌وگو است؛ یعنی اگر می‌خواهیم گفت‌وگو داشته باشیم وقتی در حال صحبت در آن حوزه مشترک هستیم این پرسش و پاسخ تااندازه‌ای دچار رفت‌وبرگشت می‌شود تا اینکه یا منجر به خلق ایده جدیدی شوذ یا اینکه مشکلاتِ همان ایده‌های قبلی از بین رفته و به یک‌چیز جدیدی در ذهن ما برسد و ما را به خودآگاهی بیشتری نسبت به اعتقاداتمان برساند. یکی دیگر از مخلفه‌ها و اصولی که برای گفت‌وگو در این کتاب مطرح‌شده، مشارکت است شاید برای اینکه می‌خواهد بگوید درواقع ما در مشارکت با دیگران کل را می‌سازیم. یکی از ویژگی‌های خطرناک ذهن را به ما می‌گوید که ذهن ما عادت به تکه تکه کردن برای دریافت فهم و تفسیر آن واقعیت دارد و در مورد آدم‌ها نیز همین کار را می‌کند و برای اینکه برای او قابل فهم شوند آن‌ها را تکه تکه می‌کند و تکه‌های مختلف آن را قضاوت می‌کند و می‌گوید که در جامعه ایران ما اساساً یاد گرفته‌ایم که این‌ها را تکه تکه کنیم و بعد تکه‌هایی که می‌خواهیم را برداریم و آن‌هایی که آن محفوظات و پیش‌داوری‌ها و حقیقتِ من را تأیید کند روی می‌آوریم، نه آن چیزی که احیاناً حقیقتِ من را زیر سوال ببرد؛ بنابراین می‌گوید به خاطر داشته باش که جهان یک کل یکپارچه است و ما با دیگران به‌عنوان یک کل یکپارچه مواجه می‌شویم و با هم در یک فضای مشترکی به اسم فضای گفت‌وگو قرار می‌گیریم و ما می‌توانیم هم‌اندیشی داشته باشیم و درواقع دست به خلق یک معنای مشترک بزنیم.

او بیان کرد: در مورد دیگران به دنبال این باشید که چه چیزی می‌گوید و چطور می‌گوید، و آن را گوش دهید و فهم خود را روی این موضوع زیاد کنید و بفهمید که چه می‌گوید. زمانی به یک کارگاه رفته بودم می گفتند که شنوندۀ فعال بودن یعنی وقتی فردِ مقابل شما در حال صحبت کردن است به‌اندازه‌ای با دقت گوش دهید که یک کپی از حرف‌های او در ذهن شما شکل بگیرد؛ یعنی اگر آن فرد گفت متوجه هستید بتوانید تمام آن چیزی را که برای شما گفته برای او بگویید. یکی دیگر از ویژگی‌های شنیدن این است که اگر فردِ مقابل یک‌چیزی را می‌گوید که ما قبلاً آن را شنیده‌ایم، تا آخرین لحظه که این صحبت تمام شود با تمام وجود و دوباره گوش می‌دهیم و کپی از آن را در ذهنمان ایجاد کنیم. در این شنیدن، پیش‌داوری‌ها، باورها و اعتقادات ما حائل می‌شود که باید آن‌ها را به حالت تعلیق درآوریم به این معنا که ما حداقل در خصوص آن آگاهی داشته باشیم. به ‌قصد و نیت کسی که دارد با من حرف می‌زند توجهی نکنیم که چه کسی است یا اینکه خودش آن را انجام می‌دهد یا نه.

او ادامه داد: کانت همیشه می‌گوید هرچه پیش آمد یک سوال اساسی دارد و در روشنگری، این سوال را جلوی آن بگذارید چرا این چنین است یعنی همه چیز را به زیر این سوال بکشید که چرا این چنین است. آن چیزی که آقای قاضی مرادی اسم آن را دانش ظنی می‌گذارد و می‌گوید همین‌که شما آگاه شوید که یک‌چیزهایی واسطه شده و اجازه نمی‌دهد شما به درستی طرف مقابل را درک کنید خودِ این تعلیق است و تعلیق به قدری اهمیت دارد که قلب گفت‌وگو است. چیزهای دیگری که در این شنیدن است این است که می‌گوید لحظه‌به‌لحظه با خود بگویید من همه حقیقت نیستم، من حقیقت مطلق نیستم و شاید اشتباه بکنم و این نیازمند تمرین است. یکی از ضرورت‌های انجام تعلیق این است که اندیشۀ هر فرد تنها می‌تواند به پاره‌هایی از واقعیت دست پیدا کند برای همین ما باید ذهنمان را به تعلیق دربیاوریم و به محدودیت‌های خود پی ببریم. این پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌هایی که برای ما عادت شده اند باعث ایجاد مشکل می‌شوند و ما باید مواظب آن‌ها باشیم و خودِ تعلیق هم دقیقاً طعم تردید کردن است؛ اما نه برای رد و دفع نذری بلکه برای آگاهی یافتن، یعنی یا آگاهی ما عینی‌تر می‌شود یا از اینکه داریم به چه چیزی فکر می‌کنیم و طرف مقابل ما دارد چه می‌گوید آگاهی پیدا می کنیم.

امیری اسفنجانی گفت: ایقاع دقیقاً در برابر تعلیق است. ایقاع، دانستن بدون تردید و با جزمیت است به این معنا که این اندیشه‌ای که دارم کاملاً درست است و حاضر نیستم در مورد آن تردید داشته باشم. ایقاع کاملاً ضد تعلیق و ضد گفت‌وگو است. هرجایی که خودتان یا دیگری گفتید که به هیچ وجه به این اعتقادم شکی ندارم بدانید که در آنجا گفتگو بسته می‌شود و ما دیگر نمی‌توانیم وارد گفت‌وگو شویم؛ بنابراین حواسمان به عنوان‌های ذهنمان باشد.

او افزود: خواننده هرچه به آخر کتاب «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان» نزدیک می‌رسد با امید روبرو می‌شود. یک جمله طلایی در مورد امید در این کتاب وجود دارد که می‌گوید اگر بخواهیم در مقام فرد، روح، یا ملت بر پای خود بایستیم باید انتخاب تاریخی ما امید شود. این کتاب سه بخش اصلی دارد که یکی در مورد تک‌گویی و ویژگی‌های آن صحبت کرده است، دیگری در مورد نظریه گفت‌وگو و در آخرهم تک‌گویی را در فرهنگ سیاسی و دین ما و در مفهوم روشنفکری تا در حوزه عرفان و حتی در ادبیات نمایشی و حماسیِ ما بیان کرده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری فصل سخن نشست فصل سخن کتابخوانی جهاد دانشگاهی اصفهان گفتگو ضرورت گفتگو استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی سیاسی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی علمی و آموزشی كرمانشاه استانی ورزشی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی سیاسی استانی شهرستانها گفت وگو متفاوت و متمایز جامعه شناس دموکراسی سازی حقیقت خود پیش داوری ها گفت وگو نیست داشته باشیم شکل می گیرد گفت وگو گفت وگو قاضی مرادی گفت وگو پیش فرض ها تک گویی گفت وگو گفت وگو گفت وگو طرف مقابل پیش نیاز وارد گفت آن چیزی چه چیزی برای ما یک نوع آدم ها ذهن ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۳۸۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمادگی سرمایه گذار برای ساخت مدرن ترین شهربازی در نیشابور

به گزارش خبرنگار مهر، احمد همت آبادی عصر پنجشنبه در نشست خبری با خبرنگاران اظهار کرد: متأسفانه عقب ماندگی نیشابور بسیار زیاد است و مهم‌ترین مصوبه شورای شهر نیشابور قرارداد طرح تفصیلی نیشابور بوده است چراکه طرح تفصیلی از سال ۹۶ تغییری نکرده بود و تاکنون عکس برداری‌های هوایی در منطقه یک شهرداری نیشابور انجام شده و منطقه دو شهری نیز در حال انجام است.

سخنگوی شورای اسلامی شهر نیشابور افزود: مطالعات و توافقات زباله گاه جدید نیشابور انجام شده است و امیدواریم تا سال آینده شاهد بهره برداری آن باشیم و ۱۴۰ تن زباله در نیشابور تولید می‌شود که در طرح تفکیک از زباله از مبدا حدود ۶ درصد از زباله تولیدی شهر تفکیک می‌شود.

وی با اشاره به انتقال میدان میوه و تره از سطح شهر به خارج از شهر و حل مشکل ترافیکی شهر بیان کرد: در انتقال میدان میوه و تره بار نیشابور علیرغم تمام تلاش صورت گرفته متأسفانه اقدام مثبتی نداشتیم که البته مالکیت زمین جدید در حال انجام است.

همت آبادی با بیان اقدامات مؤثر در حوزه ورزش و جوانان ابراز کرد: بهره برداری از زورخانه شهرداری نیشابور و ورزشگاه دکتر مشایخان از اقدامات مهم ششمین دوره شورای اسلامی شهر نیشابور بوده است.

سخنگوی شورای اسلامی شهر نیشابور با انتقاد از عملکرد اداره ورزش و جوانان شهرستان نیشابور ادامه داد: متأسفانه اداره ورزش و جوانان تمام اماکن ورزشی خود را به مزایده گذاشته است و از این رو فعالیت ورزشی در نیشابور گران شده است.

وی در رابطه با آخرین وضعیت معبر عمارت امین اسلامی نیشابور خاطرنشان کرد: ایجاد معبر در باغ و عمارت از سوی شورای تأمین صورت گرفته است و براساس شکایت صورت گرفته دیوان عدالت اداری توقف موقت عملیات عمرانی صادر کرده است.

همت آبادی اظهار کرد: قرارداد قبلی شهربازی نیشابور خاتمه پیدا کرد و براساس مصوبه شورای شهر، شهربازی برای کودکان در مقیاس ۳ هزار متری در پارک ارغوان احداث خواهد شد و همچنین یک سرمایه گذار نیز اعلام آمادگی خود را برای ساخت مدرن ترین شهربازی استان در تریا پارک شهر اعلام کرده است.

سخنگوی شورای اسلامی شهر نیشابور با اشاره به اعتراضات مردمی مبنی بر آسفالت و لکه گیری در سطح مناطق مختلف شهری افزود: براساس لایحه‌ای شورای شهر معابری که در زمره معابر عمومی محسوب نمی‌شوند این معابر با مشارکت مردم آسفالت خواهد شد و معبری که یک بار آسفالت شده، شهرداری مکلف است آن معبر را مجدداً اقدام به لکه گیری و آسفالت کنند.

وی در رابطه با اعتراضات مردمی منطقه شهید بهشتی نسبت به پروژه اصلاح هندسی بی بی شطیطه بیان کرد: بلوار شهید بهشتی در حد فاصل میدان بی بی شطیطه از محل ردیف اصلاح هندسی صورت گرفته است که مورد اعتراض اعضای شورای شهر نیز بوده است اما براساس مصوبه شورای ترافیک به ریاست فرماندار انجام شده است.

همت آبادی بیان کرد: در بحث بازسازی و ترمیم میدان حافظ حدود ۳ میلیارد تومان هزینه شده است که بدون مصوبه شورای اسلامی شهر صورت گرفته است و این مهم یک نوع تخلف است و براساس خارج از بودجه مصوب این اقدام از سوی شهرداری صورت گرفته است.

سخنگوی شورای اسلامی شهر نیشابور تصریح کرد: سازمان‌های شهرداری نیشابور خیلی موفق نتوانستند عمل کنند و متأسفانه سند فرهنگی مشخصی برای امور فرهنگی شهر نیز برای سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری تدوین نشده است.

وی با اشاره به تذکرات اعضای شورای شهر به عملکرد شهردار نیشابور خاطرنشان کرد: ۴ تا ۵ عضو شورای شهر نیشابور نسبت به عملکرد شهردار نیشابور اعتراض دارند و از این رو در سال گذشته نیز استیضاحی صورت گرفت اما اکثریت آرا را کسب نکرد و ۴ عضو شورا همچنان نسبت به عملکرد شهردار نیشابور اعتراض دارند اما نظام شورایی براساس اکثریت است.

کد خبر 6095295

دیگر خبرها

  • ۳ مساله تاثیر گذار بر تحولات منطقه
  • یکپارچه‌سازی ۶۵ هزار هکتار زمین کشاورزی به سرمایه‌گذار چینی واگذار شد
  • عزاداری مردم آذربایجان غربی در سوگ شهادت امام صادق(ع)
  • سعیدی: هواداران سپاهان سنگ‌پراکنی نکردند / لشگری: باشگاه سپاهان بدعت‌گذار توهین جنسی و غیر انسانی به هواداران خانم بود / فیلم
  • فراخوان پویش سراسری «وعده صادق»
  • واشنگتن پست : طرح صلح خاورمیانه بایدن توهم است تا واقعیت/ طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است/ اعراب طرف گفت و گویی در تل آویو ندارند
  • آمادگی سرمایه گذار برای ساخت مدرن ترین شهربازی در نیشابور
  • رقم زدن حرکات توسعه‌ای با جذب سرمایه گذار
  • وضعیت تلخ اقتصاد ایران در خاطره‌گویی فوتبالیست سابق در تلویزیون | فیلم
  • گرگان گران اداره می‌شود/ ناتوانی در جذب سرمایه گذار برای توسعه